بلاگ

  • چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش سوم)

    چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش سوم)

    این یادداشت بخش سوم و پایانی یادداشتی با عنوان «چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟» و در مورد موضوع آموزش نت‌خوانی در کلاس موسیقی کودک است. اگر دو قسمت پیش را نخوانده‌اید، حتماً اول بخش اول و بخش دوم را بخوانید. بعد این صفحه را بخوانید.

    در بخش اول موضوع طرح شد و در مورد مخاطبان این یادداشت توضیح داده شد. در بخش دوم به دو دلیل عمده و مهم مخالفت با آموزش نت‌خوانی در کلاس موسیقی کودک پرداخته شد. یکی «ضرورت آموزش موسیقی همانند زبان مادری» و دیگری موضوعات دیگری که از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردارند و لازم است به آنها پرداخته شود.

    در این بخش به دلایل دیگری برای به تاخیر انداختن آموزش نت‌خوانی پرداخته می‌شود. دلایلی از جمله مشخص نبودن کلید هدف، دوباره‌کاری ناگزیر در کلاس‌های ساز، موضوع موسیقی ایرانی. این یادداشت آخرین بخش این نوشته‌ی سه‌بخشی است.

    (بیشتر…)

  • چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش دوم)

    چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش دوم)

    این نوشته بخش دوم یادداشتی‌ست که پیش از این با نام «چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟» در وبلاگ قرار گرفته بود. در یادداشت اول توضیح داده‌ام که موضوع چیست و طرف صحبت این موضوع چه کسانی می‌توانند باشند. اگر بخش اول را نخوانده‌اید، اول آن را بخوانید و بعد سراغ ادامه‌ی مطلب در اینجا بیایید. در اینجا در مورد آموزش موسیقی همانند زبان مادری و لزوم آموزش مباحثی جز نت‌خوانی در موسیقی حرف می‌زنم.

    (بیشتر…)

  • چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش اول)

    چرا کودکان نباید از ابتدا نت‌خوانی بیاموزند؟ (بخش اول)

    هدف از نوشتن این یادداشت پاسخ به سوتفاهمی در مورد آموزش نت‌خوانی است که در این زمان، یعنی سال ۱۴۰۰ شمسی، بسیار معمول بوده‌است. اگر در آینده این یادداشت را می‌خوانید، امیدوارم موضوع برایتان بدیهی و توضیح واضحات به نظر بیاید. که اگر اینطور نباشد، یعنی من و همکارانم (آموزگاران موسیقی) کارمان را درست انجام نداده‌ایم.

    (بیشتر…)

  • ممنوعیت صدور مجوز ناشر-مولف

    آیا می‌دانید که دیگر به مولفان به صورت مستقیم مجوز نشر کتاب نمی‌دهند؟ در گذشته نوعی از مجوز به نام «ناشر-مولف» وجود داشت که با آن بدون واسطه‌ی موسسه نشر، کتاب امکان نشر و حمایت از حقوق مولف پیدا می‌کرد. حالا به بهانه‌ی جلوگیری از چاپ کتاب بی‌کیفیت چند سال است که این نوع مجوز صادر نمی‌شود. احمد شاملو، فروغ فرخزاد و احمدرضا احمدی کتاب‌های خود را به این روش چاپ می‌کردند.

    وقتی یک ناشر کتاب را چاپ می‌کند، به صورت متوسط حدود ۱۰ درصد از قیمت پشت جلد کتاب به مولف پرداخت می‌شود. اگر کتاب مورد نظر از کتاب‌های اول مولف باشد، خودش باید هزینه چاپ و نشر را از پیش به ناشر بپردازد که موسسه نگران ضرر نباشد.

    و به این شکل مولفان به کار تشویق می‌شوند و تولید محتوای باکیفیت و نشر رونق می‌گیرد. بدهکارید اگر فکر دیگری کنید.

    دیدگاهتان را بنویسید | دیدن همه‌ی خُردنویس‌ها


  • خُردنویس اول

    این یادداشت کوتاه، اولین مورد از «خُردنویس»های وبسایت است. این گونه‌ی تازه کمک می‌کند که بتوانم شکل دیگری از نوشته‌ها که جایشان می‌توانست در سایت توییتر باشد را با دیگران به اشتراک بگذارم.

    پ.ن: لطفاً اگر پیشنهادی بهتر از «خُردنویس» برای نام‌گذاری این «نوشته‌های کوتاه» دارید، خبر بدهید.

    دیدگاهتان را بنویسید | دیدن همه‌ی خُردنویس‌ها