بلاگ

  • سلول گفتگو در اعتماد آنلاین

    سلول گفتگو در اعتماد آنلاین

    درست است که یادم نمی‌آید چند سالم بود و کلاس چندم بودم و آن روزها چکار می‌کردم. ولی ورود به اولین جلسه کلاس کاریکاتور احسان گنجی در دهدشت را، حرف‌های احسان را و حس‌م را در طول کلاس یادم هست. یادم هست چطور حالم از تعجب مواجهه به شوق تبدیل شد. اگرچه خواندن گل‌آقا مرا به آن کلاس هل داده بود، ولی احسان گنجی شخصیت جذابی‌ست و فکر می‌کنم اگر از هر چیز دیگری هم حرف می‌زد، می‌توانست کاری کند که به آن علاقه‌مند شوم. 

    فارغ از اینکه از آن سالها تا حالا بین من و کاریکاتور چه گذشته، می‌توانم بگویم الان یک مخاطب علاقه‌مند کاریکاتور هستم. کاریکاتوریست‌هایی که به اسم و چهره و تکنیک می‌شناسمشان، نه به اندازه موزیسین‌ها، ولی از بازیگران سینما خیلی بیشتر هستند. همین شاید نشان بدهد که چقدر کاریکاتور را دوست دارم.

    (بیشتر…)


  • داستان ویدیوی «سال نو شد»

    داستان ویدیوی «سال نو شد»

    فکر می‌کنم شما که در حال خواندن این یادداشت هستید می‌دانید که کر کودک کاموا از دی‌ماه ۱۳۹۶ کارش را شروع کرد و از دی‌ماه سال بعدش با این نام تازه کارش را ادامه داد. ویدیوی «سال نو شد» هم ویدیویی است که آخرین جلسه تمرین سال، جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، در محل تمرین گروه ضبط کردیم و در صفحه‌ی اینستاگرام و سایت کر کودک کاموا منتشر کردیم. داستان ویدیوی سال نو شد از یک سال قبلش شروع شد.

    (بیشتر…)


  • یلدا و نرگس من، اولین رسیتال ساز

    یلدا و نرگس من، اولین رسیتال ساز

    بهتاش داورپناه: پنج‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، با وجود اینکه همه‌ی همکاران «پروژه موسیقی شوش» را از پا انداخت، برای همه‌مان تبدیل شد به یک خاطره‌ی شیرین و عزیز. پروژه موسیقی شوش با کلاس‌های موسیقی کودک شروع شد. فصل تازه‌ای که با همت «ارغوان منتظری»، «علیرضا ذوقی»، «پروانه انارکی»، «شبنم جعفری‌راد»، «خشایار شهریاری» و به زودی «شکیبا خسروی» شروع شده، اگر چه نشانه‌های گاه‌به‌گاهی داشت، این بار اولین فصل شکوفه‌هایش را تجربه کرد. کلاس‌های ساز پروژه موسیقی شوش، اولین رسیتال ساز شان را برگزار کردند. یادداشتی که در پایین می‌خوانید نوشته شبنم جعفری‌راد است. نوازنده و مدرس ویلن‌سل، مدرس موسیقی کودک و معلم ویلن‌سل پروژه موسیقی شوش.

    (بیشتر…)


  • داستان کر کودک کاموا

    داستان کر کودک کاموا

    داستان کر کودک کاموا از خیلی قبل شروع می‌شود. از کر شهر تهران. تازه وارد دانشگاه شده‌بودم که وارد کر شهر تهران شدم. چند سالی توی این کر با رهبری آقای مهدی قاسمی، که استاد درس سلفژم در دانشگاه هم بودند آواز می‌خواندم. وقتی از کر خداحافظی می‌کردم هنوز باورم نمی‌شد که چقدر به آواز جمعی وابسته شده‌ام. یکی از دوستانم همیشه می‌گفت «کر اعتیاد دارد.» و من باور نکرده بودم. چند ماهی که گذشت، دلم برای آواز خواندن تنگ شد. همان روزها آقای مهرداد تیموری، رهبر ارکستر مجلسی شرق، که در حال آماده کردن رپرتواری (مجموعه قطعات) برای اجرا بود، در مورد یک بخش کرال گفتند و من هم از خدا خواسته رفتم و همراه کرشان خواندم. یکی دو سال بعد باز با اکستر مجلسی شرق همکاری کردم. (بیشتر…)


  • درباره وبلاگ

    درباره وبلاگ

    خلاصه: این یادداشت سعی می‌کند درباره وبلاگ توضیح بدهد. اینکه چرا می‌نویسم و فکر می‌کنم برای چه کسانی می‌نویسم. همچنین در مورد این می‌گویم که نظر خودم هم در طول زمان عوض می‌شود و نوشته‌های وبلاگ نظر من در زمان نوشته‌شدن همان یادداشت هستند. راه‌های اطلاع از انتشار نوشته‌های تازه در وبلاگ را هم معرفی می‌کنم.

    (بیشتر…)