اسم کودکتان را در کلاسی مینویسید، چه موسیقی باشد که کار من است و چه هر کلاس دیگری. کلاس زبان، کلاس نقاشی، کلاسهای تقویتی رنگارنگ، کلاس ورزش یا یک کلاس دیگر. بعضی روزها، روزهایی نیستند که دلتان بخواهد از جا بلند شوید و آقازاده (یا خانمزاده!) را سر کلاس ببرید. یا شب قبلش خوب نخوابیدهاید، مشکلی کاری یا خانوادگی پیش آمده، یا خدای نکرده بیماری و کسالتی هست. هر چه که هست باعث میشود فکر کنید که چه خوب میشد که مجبور نبودید بلند شوید و تا کلاس بروید. کاش غیبت کردن عواقبی مثل عقب ماندن از کلاس و سرخوردگی نداشت. ولی چند ثانیه بعد به عزمتان را جزم میکنید و بلند میشوید. کلاس را باید رفت. یا به خاطر جلوگیری از عواقب غیبت یا به خاطر جلوگیری از هدر رفتن هزینهای که برای کلاس پرداختهاید. بالاخره دردانهمان یا به سختی و زور یا با اشتیاق سر کلاس میرود. ادامه خواندن “ناردان و پروژه موسیقی شوش کنسرت دارند”
کر کودک ناردون – یک گل، ده گل
کر کودک ناردون که آتنا عسکری سرپرست و من (بهتاش داورپناه) رهبرش هستم، تنها پس از ۶ هفته از شروع دوره آموزشی خوانندههای کوچکش گذشته بود، که این پروژه را شروع کرد. تصمیم گرفتیم یک قطعه آشنا را برای تبریک نوروز پیدا کنیم و کار را شروع کنیم. قطعهای که انتخاب شد قطعه «یک گل، ده گل» از فریبرز لاچینی بود. شعر قطعه را محمود کیانوش نوشته است و قطعه برای اولین بار قبل از انقلاب و در مجموعهای به نام «آواز فصلها و رنگها» منتشر شدهبود. خواننده مجموعه سیمین قدیری بود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشرش کرده بود. ادامه خواندن “کر کودک ناردون – یک گل، ده گل”